شهریار
گزیده غزلیات
غزل شمارهٔ ۹۸ - جرس کاروان
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از زندگانیم گله دارد جوانیم شرمنده جوانی از این زندگانیم دارم هوای صحبت یاران رفته را یاری کن ای اجل که به یاران رسانیم پروای پنج روز جهان کی کنم که عشق داده نوید زندگی جاودانیم چون یوسفم به چاه بیابان غم اسیر وز دور مژده جرس کاروانیم گوش زمین به ناله من نیست آشنا من طایر شکسته پر آسمانیم گیرم که آب و دانه دریغم نداشتند چون میکنند با غم بی همزبانیم ای لاله بهار جوانی که شد خزان از داغ ماتم تو بهار جوانیم گفتی که آتشم بنشانی ولی چه سود برخاستی که بر سر آتش نشانیم شمعم گریست زار به بالین که شهریار من نیز چون تو همدم سوز نهانیم شهریار