شهریار
گزیده غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۶ - بیاد استاد فرخ
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
فرخا از تو دلم ساخته با یاد هنوز خبر از کوی تو می آوردم باد هنوز در جوانی همه با یاد تو دلخوش بودم پیرم و از تو همان ساخته با یاد هنوز دارم آن حجب جوانی که زبانبند منست لب همه خامشیم دل همه فریاد هنوز فرخ خاطر من خاطره شهر شماست خود غم آبادم و خاطر فرح آباد هنوز دوری از بزم تو عمریست که حرمان منست زدم و میزنم از دست غمت داد هنوز با منت سایه کم از گلشن آزادی چیست می برم شکوه ات ای سرو به شمشاد هنوز یاد گلچین معانی و نوید و گلشن نوشخواری بود و نعشه معتاد هنوز بیست سال است بهار از سرما رفته ولی من همان ماتمیم در غم استاد هنوز صید خونین خزیده به شکاف سنگم که نفس در نفسم با سگ صیاد هنوز شهریار از تو و هفتاد تو دلشاد ولی خود به شصت است و ندیده است دل شاد هنوز شهریار