شهریار
گزیده غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۵ - درس محبت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
روشنانی که به تاریکی شب گردانند شمع در پرده و پروانه سر گردانند خود بده درس محبت که ادیبان خرد همه در مکتب توحید تو شاگردانند تو به دل هستی و این قوم به گل می جویند تو به جانستی و این جمع جهانگردانند عاشقانراست قضا هر چه جهانراست بلا نازم این قوم بلاکش که بلاگردانند اهل دردی که زبان دل من داند نیست دردمندم من و یاران همه بی دردانند بهر نان بر در ارباب نعیم دنیا مرو ای مرد که این طایفه نامردانند آتشی هست که سرگرمی اهل دل ازوست وینهمه بی خبرانند که خون سردانند چون مس تافته اکسیر فنا یافته اند عاشقان زر وجودند که رو زردانند شهریارا مفشان گوهر طبع علوی کاین بهائم نه بهای در و گوهردانند شهریار