شهریار
گزیده غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۸ - یادی از ایرج
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خوابم آشفت و سرخفته به دامان آمد خواب دیدم که خیال تو به مهمان آمد گوئی از نقد شبابم به شب قدر و برات گنجی از نو به سراغ دل ویران آمد ماه درویش نواز از پس قرنی بازم مردمی کرد و بر این روزن زندان آمد دل همه کوکبه سازی و شب افروزی شد تا به چشمم همه آفاق چراغان آمد وعده وصل ابد دادی و دندان به جگر پا فشردم همه تا عمر به پایان آمد ایرجا یاد تو شادان که از این بیت تو هم چه بسا درد که نزدیک به درمان آمد یاد ایام جوانی جگرم خون میکرد خوب شد پیر شدم کم کم و نسیان آمد شهریارا دل عشاق به یک سلسله اند عشق از این سلسله خود سلسله جنبان آمد شهریار