شهریار
گزیده غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۱ - چشم مست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
برداشت پرده شمعم و پروانه پرگرفت بازار شوق پردگیان باز درگرفت شمع طرب شکفت در آغوش اشک و آه ابری به هم برآمد و ماهی به برگرفت زین خوشترت کجا خبری در زند که دوست سر بی خبر به ما زد و از ما خبر گرفت بار غمی که شانه تهی کرد از او فلک این زلف و شانه خواهدم از دوش برگرفت یک تار موی او به دو عالم نمیدهند با عشقش این معامله گفتیم و سرگرفت چشمک زند ستاره صفت با نسیم صبح شمع دلی که دامن آه سحر گرفت چون شعر خواجه تازه و تر بود شهریار شعر توهم که درس خود از چشم تر گرفت شهریار