شیخ بهایی
غزلیات
غزل شماره ۱۱: نگشود مرا ز یاریت کار
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نگشود مرا ز یاریت کار دست از دلم ای رفیق! بردار گرد رخ من، ز خاک آن کوست ناشسته مرا به خاک بسپار رندیست ره سلامت ای دل! من کرده ام استخاره، صد بار سجادهٔ زهد من، که آمد خالی از عیب و عاری از عار پودش، همگی ز تار چنگ است تارش، همگی ز پود زنار خالی شده کوی دوست از دوست از بام و درش، چه پرسی اخبار؟ کز غیر صدا جواب ناید هرچند کنی سؤال تکرار گر می پرسی: کجاست دلدار؟ آید ز صدا: کجاست دلدار؟ از بهر فریب خلق، دامی است هان! تا نشوی بدان گرفتار افسوس که تقوی بهائی شد شهره به رندی آخر کار شیخ بهایی