شاه نعمت الله
مثنوی ها
شمارهٔ ۶۴: گوهر ار جوئی در این دریا بجو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گوهر ار جوئی در این دریا بجو سر آن درّ یتیم از ما بجو نقد گنج کنت کنزاً را طلب هر چه می خواهی بیا از ما طلب ساقی مستیم و جام می به دست می خورند از جام ما رندان مست ملک میخانه سبیل ما بود آید اینجا هر که او ز اینجا بود هر کجا رندی است ما را محرم است هر کجا جامی است با ما همدم است صورت ما مظهر معنی ماست این و آن ، دو شاهد دعوی ماست علم وجدانی است علم عارفان علم اگر خوانی چنین علمی بخوان قول ما صدیق تصدیقش کند آن محقق نیک تحقیقتش کند تا ننوشی می ندانی ذوق می تا نگردی وی نیابی حال وی مستم و خورده شراب بی حساب هر که بیند گویدم خورده شراب شاه نعمت الله