شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۰: نزد ما هر دو یکی شد برف و آب
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چون بر آمد از دل جام آفتاب نزد ما هر دو یکی شد برف و آب مجمع البحرین جامست و شراب این شراب و جام آبست و حباب جام می بردست می گردم به ذوق در خرابات مغان مست و خراب کس نبیند از هزاران زهد و علم آنچه من دیدم ز یک جام شراب لوح محفوظ است ما را در نظر خود که دارد این چنین ام الکتاب اصل گُل آب است و فرع آب گل اصل و فرعش دوست دارم چون گلاب چون نیم هشیار بگذر از سرم چون ندارم عقل بگذار احتساب غرق دریائی و تشنه ای عجب بر سر آبی و پنداری سراب باده می نوشم مدام از جام عشق در حضور سید خود بی حساب شاه نعمت الله