عارف قزوینی
تصنیف ها
شمارهٔ ۳۵
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بهار دلکش رسید و دل به جا نباشد از اینکه دلبر دمی به فکر ما نباشد در این بهار ای صنم بیا و آشتی کن که جنگ و کین با من حزین روا نباشد صبحدم بلبل، بر درخت گل، به خنده می غمگفت: مه جبینان را، نازنینان را، وفا نباشد اگر تو با این دل حزین عهد بستی حبیب من با رقیب من، چرا نشستی؟ چرا عزیزم دل مرا از کینه خستی؟ بیا برم شبی از وفا ای مه الستی تازه کن عهدی که با ما بستی به باغ رفتم دمی به گل نظاره کردم چو غنچه پیراهن از غم تو پاره کردم روا نباشد اگر ز من کناره جوئی که من ز بهر تو از جهان کناره کردم ای پری پیکر، سرو سیمین بر، لعبت بهاری مهوشی جانا، دلکشی اما، وفا نداری به باغ رفتم چو عارضت گلی ندیدم ز گلشنت از مراد دل گلی نچیدم به خاک کوی تو لاجرم وطن گزیدم ببین در وطن از رفیقانت وز رقیبانت در وطن خواهی چه ها کشیدم ز جشن جمشید جم دلی نمانده خرم از آن که اهرمن را مکان بود به کشور جم به پادشاه عجم بده ز باده جامی مگر که پادشه عجم ز دل برد غم خسرو ایران، باد جاویدان، به تخت شاهی دشمنش بی جان، ملکش آبادان، چنانکه خواهی ز جنگ بین الملل مرا خبر نباشد ز بارش تیر آهنین حذر نباشد مرا به غیر از غمت غم دگر نباشد تو شاه منی، با ولای تو، با صفای تو از رقیبانم حذر نباشد عارف قزوینی