شمس مغربی
غزلیات
شمارهٔ ۴۷: دل شد اندر پیچ و تاب حلقه گیسوی اوست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل شد اندر پیچ و تاب حلقه گیسوی اوست پیچ و تاب حلقه ی گیسوی او بی انتهاست در سر زلفش ندانم دل کجا افتاده است تا کدامین موی دارد موی او بی انتهاست هر کسی را هست راهی سوی او در هر نفس راها در هر نفس زانسوی او بی انتهاست ره بکویش هر که برد از وی برون ناید دگر چون برون آید دگر چون کوی او بی انتهاست بهر هر دل هر طرف مهراب دیگر مینهد ابروش زان قبله ابروی وی بی انتهاست طاقت نیروی بازویش کجا دارد دلم زانکه دل بیطاقت و نیروی او بی انتهاست مغربی را کوی دل اندر خم چوگان اوست عرصه میدان برای کوی او بی انتهاست شمس مغربی