شمس مغربی
غزلیات
شمارهٔ ۴۴: آنکه او در هر لباسی شد عیان پیداست کیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آنکه او در هر لباسی شد عیان پیداست کیست وانکه هست از جمله عالم نهان پیداست کیست آنکه از بهر تماشا آمد از خلوت برون تا همه عالم بدیدندش عیان پیداست کیست آنکه چون آمد بصحرای جهان ما ظهور کرد در بر خلعتی از جسم و جان پیداست کیست وانکه در عالم شد از پی نام و نشاگ بعد از آن کاو بود بی نام و نشان پیداست کیست وانکه بهر خود باسم و رسم عالم شد پدید وانکه اکنونش همیخوانی جهان پیداست کیست پیش او گر ز بر بالای جهان او رسته است زیر و بالای زمین و آسمان پیداست کیست نیست پنهان پیش چشم اهل بینش آنکه او صد هزاران جامه پوشید هر زمان پیداست کیست شکل پیری و جوانی روی پوشی پیش نیست مختفی در پیر و پیدا در جوان پیداست کیست آنکه گوید مغربی را کاین سخنها را بدان بعد از آن بر هر که میخوانی بخوان پیداست کیست شمس مغربی