شمس مغربی
غزلیات
شمارهٔ ۲۸: دل غرقه انوار جمالی و جلالی است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل غرقه انوار جمالی و جلالی است بر وی نظر از جانب دلبر متوالی است دل منظر عالی و نظرگاه رفیع است یار است که او ناظر این منظر عالی است خالی است حوالی حریم دل از اغیار اغیار کجا واقف این بود و حوالیست جز نقش رخ دوست در آن دل نتوان یافت کان آینه از نقش جهان صافی و خالیست در عالم او هیچ شب روز نباشد کاو برتر ازین عالم و ایام و لیالی است در یکه از او جمله جهان گشت پدیدار آن درّ گرانمایه از آن بحر لآلی است عالم بخط دوست کتابی است ولیکن مخفی است از آنکس که نه قاری است و نه تالی است ایمغربی کس را خبر از عالم دل نیست چه عالم دل زایل وعالم متعالی است شمس مغربی