شمس مغربی
غزلیات
شمارهٔ ۷: بدست خویش چهل صبح بامداد الست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بدست خویش چهل صبح بامداد الست ندید تخم گای تا نکشت در گل ما چه ماه بود که از آسمان فرود آمد نشست خوش متمکن ببرج منزل ما ملک که بود که افتاد در چه بابل چه سحرهاست در این قمر چاه بابل ما چه موج ها که پیاپی همیرسد هر دم ز جوش و جنبش دریای او به ساحل ما هزار نقش به یک لحظه می پذیرد دل ببین چه نقش پذیر است قلب قابل ما بهر گره که وی از زلف خویش بگشاید از او گشاده شود صد مشکل ما اگر ز حضرت ما آرزوی مقبولیست بیاز هندوی او شو که هست مقبل ما چو مغربی نظر از عین کائنات بدوز اگر کمال طلب میکنی ز کامل ما شمس مغربی