شاه نعمت الله
قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۵: در راه خدا بسی دویدیم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در راه خدا بسی دویدیم تا باز به خدمتش رسیدیم در هر برجی چو شاهبازی پرواز کنان روان پریدیم رفتیم به سوی می فروشان جام می از این و آن چشیدیم در گلشن عشق طواف کردیم چون سرو به هر چمن چمیدیم از کثرت خلق باز رستیم وز نقش خیال در رهیدیم جانان به لسان ما سخن گفت ما نیز به سمع او شنیدیم در آینهٔ وجود اعیان جز نور جمال او ندیدیم از هشت بهشت و نه فلک هم بگذشته به عشق او رسیدیم چون جذبهٔ او رسید ما نیز خطی به خودی خود کشیدیم از هستی خود چو نیست گشتیم فارغ چو یزید و بایزیدیم مستیم و مدام همدم جام در ذوق همیشه بر مزیدیم از تربیت جمیع اشیاء خود را به کمال پروریدیم آن اسم که عین آن مسماست دانیم چو آن به جان گزیدیم معشوق خودیم و عاشق خود هم سید خویش و هم عبیدیم شاه نعمت الله