رهی معیری
غزلها | جلد چهارم
خشکسال ادب: دگر از جان من ای سیمین بر چه می خواهی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دگر ز جان من ای سیمبر چه می خواهی؟ ربوده ای دل زارم دگر چه می خواهی؟ مریز دانه که ما خود اسیر دام توایم ز صید طایر بی بال و پر چه می خواهی؟ اثر ز ناله خونین دلان گریزان است ز ناله ای دل خونین اثر چه می خواهی؟ به گریه بر سر راهش فتاده بودم دوش به خنده گفت از این رهگذر چه می خواهی؟ نهاده ام سر تسلیم زیر شمشیرت بیار بر سرم ای عشق هر چه می خواهی کنون که بی هنرانند کعبه دل خلق چو کعبه حرمت اهل هنر چه می خواهی؟ به غیر آن که بیفتد ز چشم ها چون اشک به جلوه گاه خزف از گهر چه می خواهی؟ رهی چه می طلبی نظم آبدار از من؟ به خشکسال ادب شعر تر چه می خواهی؟ رهی معیری