رهی معیری
غزلها | جلد یک
بهشت آرزو: بر جگر داغی ز عشق لاله رویی یافتم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بر جگر داغی ز عشق لاله رویی یافتم در سرای دل بهشت آرزویی یافتم عمری از سنگ حوادث سوده گشتم چون غبار تا به امداد نسیمی ره به کویی یافتم خاطر از آیینه صبح است روشن تر مرا این صفا از صحبت پاکیزه رویی یافتم گرمی شمع شب افروز آفت پروانه شد سوخت جانم تا حریف گرم خویی یافتم بی تلاش من غم عشق تو ام در دل نشست گنج را در زیر پا بی جستجویی یافتم تلخکامی بین که در میخانه دلدادگی بود پر خون جگر هر جا سبویی یافتم چون صبا در زیر زلفش هر کجا کردم گذار بک جهان دل بسته بر هر تارمویی یافتم ننگ رسوایی رهی نامم بلند آوازه کرد خاک راه عشق گشتم آبرویی یافتم رهی معیری