سیف فرغانی
غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
غزل شماره ۸۵: ای مرغ صبح بشکن ناقوس پاسبانان
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای مرغ صبح بشکن ناقوس پاسبانان تا من دمی برآرم اندر کنار جانان در خواب کن زمانی آسودگان شب را کان ماه رو نترسد ز آواز صبح خوانان ای کاشکی رقیبان دانند قیمت تو گل را چه قدر باشد در دست باغبانان کار رقیب مسکین خود بیش ازین چه باشد کز گله گرگ راند همچو سگ شبانان در عشق صبر باید تا وصل رو نماید اینجا به کار ناید تدبیر کاردانان پیران کار دیده گفتند راست ناید پیراهن تعشق جز بر تن جوانان لب بر لب چو شکر آن را شود میسر کو چون مگس نترسد از آستین فشانان رفت از جفای خصمان سرگشته گرد عالم آن کو به گرد کویت می گشت شعر خوانان ز افغان سیف ای جان شبها میان کویت «خفته خبر ندارد سر بر کنار جانان» سیف فرغانی