خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۹۲۶: از مشک سوده دام بر آتش نهادهئی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از مشک سوده دام بر آتش نهاده ئی یا جعد مشک فام بر آتش نهاده ئی زلفت بر آب شست فکندست یا ز زلف بر طرف دانه دام بر آتش نهاده ئی بازم بطره از چه دلاویز می کنی چون فلفلم مدام بر آتش نهاده ئی زان لعل آبدار که همرنگ آتشست نعلم علی الدوام بر آتش نهاده ای هم فلفلت بر آتش و هم نعل تافتست بر نام من کدام بر آتش نهاده ئی دلهای شیخ و شاب بخون در فکنده ئی جانهای خاص و عام بر آتش نهاده ئی از زلف مشکبوی تو مجلس معطرست گوئی که عود خام بر آتش نهاده ئی آبی بر آتشم زن از آن آتش مذاب کاب و گلم تمام بر آتش نهاده ئی چون آبگون قدح ز می آتش نقاب شد پنداشتم که جام بر آتش نهاده ئی خواجو برو به آب خرابات غسل کن گر رخت ننگ و نام بر آتش نهاده ئی خواجوی کرمانی