خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۹۱۴: ای میان تو چو یک موی و دهان یکسر موی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای میان تو چو یک موی و دهان یکسر موی نتوان دیدن از آن موی میان یک سر موی بی میان و دهن تنگ تو از پیکر و دل زین ندارم به جز از موئی وزان یک سر موی ناوک چشم تو گر موی شکافد شاید کابروت فرق ندارد ز کمان یک سر موی تو بهنگام سخن گر نشوی موی شکاف کس نیابد ز دهان تو نشان یک سر موی ور نیاید دهنت در نظر ای جان جهان نکنم میل سوی جان و جهان یک سر موی تاب تیر تو ندارم که ندارد فرقی ناوک غمزه ات از نوک سنان یک سر موی زاهد صومعه در حلقهٔ زنار شود گر شود از سر زلف تو عیان یک سر موی نکشد این دل دیوانه سودائی من سر از آن سلسله مشک فشان یک سر موی خواجو ار زانکه بهر موی زبانی گردد نکند از غم عشق تو بیان یک سر موی خواجوی کرمانی