خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۸۸۸: چون نداری جان معنی معنی جانرا چه دانی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چون نداری جان معنی معنی جانرا چه دانی چون ندیدی کان گوهر گوهر کانرا چه دانی هر که او گوهر شناسد قیمت جوهر شناسد گوهر کانرا ندیده جوهر جانرا چه دانی تا ترا شوری نباشد لذت شیرین چه یابی تا ترا دردی نباشد قدر درمانرا چه دانی چون سر میدان نداری پای دریکران چه آری چون رخ مردان ندیدی مرد میدان را چه دانی خدمت دربان نکرده رفعت سلطان چه جوئی طاق ایوانرا ندیده اوج کیوانرا چه دانی چون تو سرگردان نگشتی منکر گوی از چه گردی چون تو در میدان نبودی حال چوگانرا چه دانی گرنه چون پروانه سوزی شمع را روشن چه بینی ورنه زین پیمانه نوشی شرط و پیمانرا چه دانی صبر ایوبی نکرده درد را درمان چه خواهی حزن یعقوبی ندیده بیت احزانرا چه دانی چون دم عیسی ندیدی گفتهٔ خواجو چه خوانی چون ید بیضا ندیدی پور عمرانرا چه دانی خواجوی کرمانی