خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۸۸۳: حریفان مست و مدهوشند و شادروان خراب از می
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
حریفان مست و مدهوشند و شادروان خراب از می من از بادام ساقی مست و مستان مست خواب از می چنان کز ابر نیسانی نشیند ژاله بر لاله سمن عارض پدید آید ز گلبرگش گلاب از می تنش تابنده در دیبا چو می در ساغر از صفوت رخش رخشنده در برقع چو آتش در نقاب از می شب تاری تو پنداری که خور سر برزد از مشرق که روشن باز می داند فروغ آفتاب از می ترا گفتم که چون مستم ز من تخفیف کن جامی چه تلخم می دهی ساقی بدین تیزی جواب از می بساز ای بلبل خوشخوان نوائی کان مه مطرب چنان مستست کز مستی نمی داند رباب از می چو گل سلطان بستانست بلبل سر مپیچ از گل چو می آئینه جانست خواجو رخ متاب از می ببند ای خادم ایوان در خلوتسرا کامشب حریفان مست و مدهوشند و شادروان خراب از می خواجوی کرمانی