خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۸۸۰: ای رفته پیش چشمهٔ نوش تو آب می
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای رفته پیش چشمهٔ نوش تو آب می چشم تو مست خواب و تو مست و خراب می فرخنده روز آنکه بروی تو هر دمش طالع شود ز مطلع جام آفتاب می اکنون که باد صبح گشاید نقاب گل آب فسرده را ز چه سازی نقاب می تا کی کنم ز دیدهٔ می لعل در قدح از گوهر قدح بنما لعل ناب می حاجت بشمع نیست که بزم معاشران روشن بود بتیره شب از ماهتاب می هر چند گفته اند حکیمان که نافعست محروریان آتش غم را لعاب می ساقی ز دور ما قدحی چند در گذار کز بسکه آتشست نداریم تاب می چشمم نگر ز شوق تو قائم مقام جام اشکم ببین ز لعل تو نایب مناب می خواجو که هست بر در میخانه خاک راه با او مگوی هیچ سخن جز زباب می خواجوی کرمانی