خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۸۳۸: ز رارض دار سعدی یا بارق الغوادی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز رارض دار سعدی یا بارق الغوادی طف حول ربع سلمی یا ذارع البوادی غافل مشو ز سوزم چون آه سینه دیدی و اندیشه کن ز آتش چون دود گشت بادی نار الهموم هاجت من قلبی اشتعالا ماه الغرام تجری من مد معی کواد کس را مباد ازینسان حاصل ز درد هجران بیخویشی و غریبی رندی و نامرادی فی اضلعی حللتم کالسر فی الجنان فی مقلتی نزلتم کالنور فی السواد هر چند بی هدایت واصل نمی توان شد در عشق سالکانرا جز عشق نیست هادی یا مولعا بهجری لایمکن اصطباری یا زایرا لغیری ماغبت عن فؤادی خواجو چونیک نامی در راه عشق ننگست تا در پی صلاحی میدان که در فسادی خواجوی کرمانی