خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۸۲۰: ای از گل رخسار تو خون در دل لاله
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای از گل رخسار تو خون در دل لاله بر لاله ز مشک سیه افکنده گلاله بازآی که چشم و رخت ایماه غزل گوی این عین غزال آمد و آن رشک غزاله از خاک درت برنتوان گشت که کردند ما را بحوالی سرای تو حواله آورده بخونم رخ زیبای تو خطی چون بنده مقرست چه حاجت بقباله آن جان که ز لعلت بگه بوسه گرفتم دینیست ترا بر من دلسوخته حاله برخیز و بر افروز رخ از جام دلفروز کز عشق لبت جان بلب آورد پیاله از آتش می بین رخ گلرنگ نگارین همچون ورق لاله پر از قطرهٔ ژاله چشمم بمه چارده هرگز نشود باز الا به بتی ماه رخ چارده ساله تا گشت گرفتار سر زلف تو خواجو چون موی شد از مویه و چون نال ز ناله خواجوی کرمانی