خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۸۰۴: ای سر زلف تو درحلقه و تاب افتاده
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای سر زلف تو درحلقه و تاب افتاده چنبر جعد تو از عنبر ناب افتاده بی نمکدان عقیق لب شور انگیزت آتشی در دل بریان کباب افتاده چشم مخمور ترا دیده و برطرف چمن همچو من نرگس سرمست خراب افتاده تا غبار خط ریحان تو برگل دیده ورق مردمک دیده در آب افتاده دلم از مهر رخت سوخته وز دود دلم آب در دیدهٔ گریان سحاب افتاده سوی گیسوی گرهگیر تو مرغ دل من بهوا رفته و در چنگ عقاب افتاده قدح از دست تو در خنده و از لعل لبت هوسی در سر پر شور شراب افتاده بی نوایان جگر سوخته را بین چون دعد دل محنت زده در چنگ رباب افتاده شد ز سودای تو موئی تن خواجو و آن موی همچو گیسوی تو در حلقه و تاب افتاده خواجوی کرمانی