خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۷۹۹: قدحی ده ای برآتش تتقی ز آب بسته
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
قدحی ده ای برآتش تتقی ز آب بسته که به آفتاب ماند ز قمر نقاب بسته نظری کن ای ز رویت دل نسترن گشاده گذری کن ای ز بویت دم مشک ناب بسته قمرت بخال هندو خطی از حبش گرفته شکرت بخط مشکین تب آفتاب بسته شه عرصهٔ فلک را به دو رخ دو دست برده رخ ماه چارده را بدو شب حجاب بسته بامید آنکه روزی کشم از لب تو جامی من دل شکسته دل در قدح شراب بسته لب لعل آبدارت شکری فتاده در می سر زلف تابدارت گرهی بر آب بسته دو گلالهٔ معنبر شده گرد لاله چنبر تتقی بر ارغوانت ز پر غراب بسته دل هر شکسته دل را بفریب صید کرده من زار خسته دل را بکرشمه خواب بسته من خسته چون ز عالم دل ریش در تو بستم بسرت بگو که داری درم از چه باب بسته بگشای عقدهٔ شب بنمای مه ز عقرب که شد از نفیر خواجو گذر شهاب بسته خواجوی کرمانی