خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۷۳۷: دلا از جان زبان درکش که جانان
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دلا از جان زبان درکش که جانان نکو داند زبان بی زبانان اگر برگ گلت باشد چو بلبل مترس از خار خار باغبانان طبیبانرا اگر دردی نباشد چه غم باشد ز درد ناتوانان نیندیشد معاشر در شبستان شبان تیره از حال شبانان خرد با عشق برناید که پیران زبون آیند در دست جوانان ندارد موئی از موئی تفاوت میان لاغر لاغر میانان شراب تلخ چون شکر کنم نوش بیاد شکر شیرین دهانان اگر جانان برآرد کام جانم کنم جانرا فدای جان جانان میانش در ضمیر خرده بینان دهانش در گمان خرده دانان نشان دل چه می پرسی ز خواجو نپرسد کس نشان بی نشانان خواجوی کرمانی