خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۷۳۲: یا رب ز باغ وصل نسیمی بمن رسان
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یا رب ز باغ وصل نسیمی بمن رسان وین خسته را بکام دل خویشتن رسان داغ فراق تا بکیم بر جگر نهی یک روز مرهمی بدل ریش من رسان از حد گذشت ناله و افغان عندلیب بازش بشاخ سنبل و برگ سمن رسان بفرست بوی پیرهن از مصر و یکنفس آرامشی بسا کن بیت الحزن رسان از مطبخ نوال حبیب حرم نشین آخر نواله ئی به اویس قرن رسان خورشید را بذرهٔ بی خواب و خور نمای گل را دگر بلبل شیرین سخن رسان تا چند بینوا بزمستان توان نشست بوی بهار باز بمرغ چمن رسان تا کی مرا بدرد فراق امتحان کنی از وصل مژده ای بمن ممتحن رسان خواجو ز داغ و درد جدائی بجان رسید از غربتش خلاص ده و با وطن رسان خواجوی کرمانی