خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۷۱۲: درد دل خویش با که گویم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
درد دل خویش با که گویم داد دل خویش از که جویم چون چهره بخون دیده شستم دست از دل خسته چون نشویم کر گشت فلک ز های هایم پرگشت جهان ز های و هویم دادم بهوای روی او دل تا دیده چه آورد برویم از ناله نحیف تر ز نالم وز مویه ضعیف تر ز مویم تا چند ز دور چرخ نالم تا کی ز غم زمانه مویم با تست مقیم گفت و گویم وز تست مدام جست و جویم از حسن تو هیچ کم نگردد گر زانکه نظر کنی بسویم بگذار که شکرت ببوسم پیش آی که عنبرت ببویم تا چند زنی مرا بچوگان آخر نه من شکسته گویم در کوزه چو می نماند خواجو یک کاسه بیاور از سبویم خواجوی کرمانی