خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۶۹۰: مردیم در خمار و شرابی نیافتیم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مردیم در خمار و شرابی نیافتیم گشتیم غرق آتش وآبی نیافتیم کردیم حال خون دل از دیدگان سؤال لیکن به جز سرشک جوابی نیافتیم تا چشم مست یار خرابی بنا نهاد همچون دل شکسته خرابی نیافتیم رفتیم در هوایش و برخاک کوی او بردیم آب خویش و مبی نیافتیم جان را براه بادیه از تاب تشنگی کردیم خون و اشک سحابی نیافتیم بیرون ز زلف و عارض خورشید پیکران برآفتاب پر غرابی نیافتیم در ده قدح که جز دل بریان خون چکان در بزمگاه عشق کبابی نیافتیم کردیم بی حجاب نظر در رخت ولیک روی ترا به جز تو حجابی نیافتیم خاک درت شدیم چو خواجو بحکم آنک برتر ز درگه تو جنابی نیافتیم خواجوی کرمانی