خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۶۷۸: با لعل او ز جوهر جان در گذشتهایم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
با لعل او ز جوهر جان در گذشته ایم با قامتش ز سرو روان در گذشته ایم پیرانه سر به عشق جوانان شدیم فاش وز عقل پیر و بخت جوان در گذشته ایم از ما مجوی شرح غم عشق را بیان زیرا که ما ز شرح و بیان در گذشته ایم چون موی گشته ایم ولیکن گمان مبر کز شاهدان موی میان در گذشته ایم در آتشیم بر لب آب روان ولیک از تاب تشنگی ز روان در گذشته ایم از ما نشان مجوی و مبر نام ما که ما از بیخودی ز نام و نشان در گذشته ایم بر هر زمین که بی تو زمانی نشسته ایم صد باره از زمین و زمان در گذشته ایم خواجو اگر چنانکه جهانیست از علو زو در گذر که ما ز جهان در گذشته ایم خواجوی کرمانی