خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۶۱۲: نوبتی صبح برآمد ببام
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نوبتی صبح برآمد ببام نوبت عشاق بگوی ای غلام مرغ سحر در سخن آمد به ساز ساز بر آواز خروسان بام کوکبهٔ قافله سالار صبح باز رسید این نفس از راه شام خادم ایوان در خلوت ببند در حرم خاص مده بار عام ای صنم سیم زنخدان بیار از قدح سیم می لعل فام صوفی اگر صافی ازین خم خورد رخت تصوف بفروشد تمام حاجی اگر روی تو بیند مقیم در حرم کعبه نسازد مقام زمزم رندان سبو کش میست بتکده و میکده بیت الحرام نام جگر سوختگان چیست ننگ ننگ غم اندوختگان چیست نام آتش پروانهٔ پر سوخته نیست به جز پختن سودای خام خیز و چو خواجو بصبوحی بشوی جامهٔ جان را بنم چشم جام خواجوی کرمانی