خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۶۰۸: خوشا با دوستان در بوستان گل
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خوشا با دوستان در بوستان گل که خوش باشد بروی دوستان گل شکوفه مو بدست و ابر دایه صبا رامین و ویس دلستان گل سمن را شد نفس باد و روان آب چمن را گشت تن شمشاد و جان گل ترنم می کند بر شاخ بلبل تبسم می کند در بوستان گل لبش با هم نمی آید از آنروی که دارد خرده ئی زر در دهان گل کشد در برقبای فستقی سرو نهد بر سر کلاه سایبان گل چو باد از روی گل برقع برانداخت برآمد سرخ همچون ارغوان گل بگو با بلبل ای باد بهاری که باز آمد علی رغم زمان گل دلش سستی کند چون از نهالی بصحن گلستان آید خزان گل بیا خواجو که با مرغان شب خیز نهادست از هوا جان در میان گل می نوشین روان در ده که بگرفت چو خسرو ملکت نوشیروان گل خواجوی کرمانی