خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۶۰۶: هرگه که ز خرگه بچمن بار دهد گل
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هرگه که ز خرگه بچمن بار دهد گل نرگس نکند خواب خوش از غلغل بلبل ای خادم یاقوت لب لعل تو لؤلؤ وی هندوی ریحان خط سبز تو سنبل تا کی کند آن غمزهٔ عاشق کش معلول در کار دل ریش من خسته تعلل گر نرگس مستت نکند ترک تعدی چندین چه کند زلف دراز تو تطاول شرح شکن زلف تو بابیست مطول کوتاه کنم تا نکشد سر به تسلسل آن صورت آراسته را بیش میارای کانجا که جمالست چه حاجت بتجمل محمل مبر از منزل احباب که ما را یکدم نبود بار فراق تو تحمل المغرم یستغرق فی البحر غریقا واللائم کالنائم فی الساحل یغفل هر لحظه که خاموش شود ماه مغنی از مرغ صراحی شنوم نعره که قل قل ای آنکه جمال از رخ زیبای تو جزویست غمهای جهان جزو غم عشق تو شد کل بر باد هوا باده مپیمای که خواجو از مل نشود بی خبر الا بتامل خواجوی کرمانی