خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۵۴۶: سرو را پای به گل میرود از رفتارش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سرو را پای به گل می رود از رفتارش واب شیرین ز عقیق لب شکر بارش راهب دیر که خورشید پرستش خوانند نیست جز حلقهٔ گیسوی بتم ز نارش هر کرا عقل درین راه مربی باشد لاجرم در حرم عشق نباشد بارش قرص خورشید ز روی تو به جائی ماند ورنه هر روز کجا گرم شود بازارش سر زلف تو ندانم چه سیه کاری کرد که بدینگونه تو در پای فکندی کارش دلم از زلف تو چون یک سر مو خالی نیست همچو آن سنبل شوریده فرو مگذارش یادگار من دلخسته مسکین با تو آن دل شیفته حالست نکو میدارش باغبانرا چه تفاوت کند ار بلبل مست بسراید سحری برطرف گلزارش گوش کن نغمه خواجو که شکر می شکند طوطی منطق شیرین شکر گفتارش خواجوی کرمانی