خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۵۳۶: ای مرغ خوشنوا چه فرو بستهئی نفس
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای مرغ خوش نوا چه فرو بسته ئی نفس برکش ز طرف پرده سرا نالهٔ جرس چون نغمه ساز گلشن روحانیان توئی خاموش تا به چند نشینی درین قفس تا کی درین مزابل سفلی کنی نزول قانع مشو ز روضهٔ رضوان بخار و خس اهل خرد متابعت نفس کی کنند شاه جهان چگونه شود بندهٔ عسس تنگ شکر بریزد ازین بوم شوره ناک پرواز کن وگرنه بتنگ آئی از مگس در راه مهر نیست به جز سایه همنشین در کوی عشق نیست به جز ناله همنفس مستعجلی و روی بگردانده از طریق مستسقئی و جان بلب آورده در ارس با برهمن مگو سخن شرع بعد ازین وز اهرمن مجو صفت عرش ازین سپس عمر عزیز چون بهوس صرف کرده ئی جان عزیز را مده آخر درین هوس آزاد باش و بندهٔ احساس کس مشو کازاده آن بود که نگردد اسیر کس خواجو ترا چو ناله به فریاد می رسد دریاب خویش را و به فریاد خویش رس خواجوی کرمانی