خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۵۱۳: برگیر دل ز ملک جهان و جهان بگیر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
برگیر دل ز ملک جهان و جهان بگیر و آرام دل ز جان طلب و ترک جان بگیر چون ما بترک گلشن و بستان گرفته ایم گو باغبان بیا ودر بوستان بگیر پیر مغان گرت بخرابات ره دهد قربان او ز جان شو و کیش مغان بگیر از عقل پیر درگذر و جام می بخواه وانگه بیا و دامن بخت جوان بگیر اکنون که در چمن گل سوری عروس گشت از دست گلرخان می چون ارغوان بگیر گر وعده ات بملکت نوشیروان دهند بگذر ز وعده و می نوشین روان بگیر یا چون میان یار ز هستی کنار کن یا ترک آن پریرخ لاغر میان بگیر ای ساربان چو طاقت ره رفتنم نماند چون اشک من بیا و ره کاروان بگیر خواجو اگر چنانکه جهانگیریت هواست برگیر دل ز ملک جهان و جهان بگیر خواجوی کرمانی