خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۵۰۸: برافکن سایبان ظلمت از نور
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
برافکن سایبان ظلمت از نور که باد از روی خوبت چشم بد دور رخت در چشم ما نورست در چشم نظر بر طلعتت نور علی نور بیاقوتت برات آورده سنبل ز ریحان تو در خط رفته کافور ترا بر جان من فرمان روانست که سلطان آمرست و بنده مامور بهشتی روی اگر در گلشن آید تو پنداری که این خلدست و آن حور گرم روی زمین گردد مصور نبیند ناظرم جز روی منظور ز بادامش حریفان نیمه مستند ولی آنماهرخ در پرده مستور ز لعلش بوسه ئی می خواستم گفت نباید داد شیرینی برنجور از آن خواجو بیاقوتش کند میل که دایم آب خواهد طبع محرور خواجوی کرمانی