خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۵۰۴: بوستان جنتست و سروم حور
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بوستان جنتست و سروم حور تیره شب ظلمتست و ما هم نور آب در پیش و ما چنین تشنه باده در جام و ما چنین مخمور دلبر از ما جدا و دل بر او ما ز می مست و می ز ما مستور بگذر از نرگسش که نتوان داشت چشم بیمار پرسی از رنجور هیچ غمخور مباد بی غمخوار هیچ ناظر مباد بی منظور ای رخت در نقاب شعر سیاه همچو خورشید در شب دیجور عین معتل عبهرت مفتوح جیم مجرور طره ات مکسور لؤلؤات عقد بسته با یاقوت عنبرت تکیه کرده بر کافور با تو همراهم و ز غیر ملول بتو مشغولم و ز خویش نفور گر شدم تشنهٔ لبت چه عجب کاب خواهد طبیعت محرور ای تو نزدیک دل ولی خواجو همچو چشم بد از جمال تو دور خواجوی کرمانی