خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۵۰۳: ای تتق بسته از تیره شب برقمر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای تتق بسته از تیره شب برقمر طوطی خطت افکنده پر برشکر خورده تاب از خم دلستانت کمند گشته آب از لب درفشانت گهر آهویت کرده بر شیر گردون کمین افعیت گشته بر کوه سیمین کمر هندویت رانده برشاه خاور سپه لشکر زنگت آورده بر چین حشر چشم پرخواب و رخسار همچون خورت برده زین عاشق خسته دل خواب و خور گشته هندوی خال تومشک ختن گشته لالای لفظ تو لؤلؤی تر نافه را از کمند تو دل در گره لعل را از عقیق تو خون در جگر ایکه هر لحظه در خاطرم بگذری یک زمان از سر خون ما در گذر سرنهادیم بر پایت از دست دل تا چه آید ز دست تو ما را به سر سکهٔ روی زردم نبینی درست زانکه نبود ترا التفاتی به زر تا تو شام و سحر داری از موی و روی شام هجران خواجو ندارد سحر خواجوی کرمانی