سلمان ساوجی
جمشید و خورشید
بخش ۶۹ - غزل: ای باد صبحگاهی بادا فدات جانم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای باد صبحگاهی بادا فدات جانم در گوش آن صنم گو این نکته از زبانم ای آرزوی جانم در آرزوی آنم کز هجر یک حکایت در گوش وصل خوانم روزی که با تو بودم بد بخت همنشینم امروز کت به سالی روی چو مه نبینم دانی چگونه باشم در محنت حبیبم زآن پس که دیده باشی در دولتی چنانم با دل به درد گفتم کان خوشدلی کجا شد؟ آخر مرا نگویی؟ دل گفت من ندانم؟ خواهم که از جمالت حظی تمام یابم وز ساغر وصالت ذوقی رسد به جانم آری گرت بیابم روزی به کام یابم ورنه چنان که دانی در درد دل بمانم سلمان ساوجی