خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۴۹۶: ای خوش وصل یار و فصل بهار
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای خوشا وصل یار و فصل بهار نغمهٔ بلبل و گل و گلزار شب و شمع و شراب و نالهٔ چنگ لب ساقی و جام نوشگوار کاشکی گل نقاب بگشودی تا بکندی ز غصه دیدهٔ خار گر برآرم فغان به صد دستان گل صد برگ را چه غم ز هزار غم نبودی ز غم اگر ما را شادی روی او شدی غمخوار گر چه دینار نیک بختانراست بندهٔ شادیند صد دینار در میان او فتاده ام چو کمر تا کی افتم از این میان بکنار در خمارم چو چشمت ای ساقی خیز و دفع خمار من ز خم آر ترک نقش و نگار کن که شوی محرم سرصنع نقش و نگار گو برد سر که جان خواجو را سر یارست و جسم را سر دار بگذر از دار و قصهٔ منصور لیس فی الدار غیرکم دیار خواجوی کرمانی