خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۴۸۶: ایا صبا گرت افتد بکوی دوست گذار
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ایا صبا گرت افتد بکوی دوست گذار نیازمندی من عرضه ده بحضرت یار ببوس خاک درش وانگه ار مجال بود سلام من برسان و پیام من بگزار بگو که ایمه نامهربان مهر گسل نگار لاله رخ سرو قد سیم عذار دل شکسته که در زلف سرکشت بستم بیادگار من خسته دل نگه می دار مرا زمانه ز بی مهری از تو دور افکند زهی زمانهٔ بد مهر و چرخ کژ رفتار نبودمی نفسی بی نوای نغمهٔ زیر کنون بزاری زارم قرین نالهٔ زار نه همدمی که برآرم دمی مگر ناله نه محرمی که بگویم غمت مگر دیوار شبی که روز کنم بیتو از پریشانی شود چو زلف سیاه تو روز من شب تار فراق نامه خواجو کسی که برخواند به آب دیده بشوید سیاهی از طومار خواجوی کرمانی