خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۴۸۱: ای پرده سرایان که درین پرده سرائید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای پرده سرایان که درین پرده سرائید از پرده برون شد دلم آخر بسرآئید یکدم بنشینید که آشوب جهانید یکره بسرائید چو مرغ دو سرائید شکر ز لب لعل شکر بار ببارید عنبر ز سر زلف سمن سای بسائید با من سخن از کعبه و بتخانه مگوئید کز هر دو مرا مقصد و مقصود شمائید خیزید و سر از عالم توحید برآرید وز پردهٔ کثرت رخ وحدت بنمائید تا صورت جان در تتق عشق ببینید زنگ خرد از آینهٔ دل بزدائید تا خرقه بخون دل ساغر بنشوئید رندان خرابات مغان را بنشانید گر شاه سپهرید در این خانه که مائیم از خانه برآئید که همخانهٔ مائید گنجینهٔ حسنید که در عقل نگنجید یا چشمهٔ جانید که در چشم نیائید هم ساغر و هم باده و هم باده گسارید هم نغمه و هم پرده و هم پرده سرائید هرگز نشوید از دل خواجو نفسی دور وین طرفه که معلوم ندارد که کجائید خواجوی کرمانی