خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۴۶۷: صبح چون گلشن جمال تو دید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
صبح چون گلشن جمال تو دید برعروسان بوستان خندید نام لعلت چو بر زبان راندم از لبم آب زندگانی بچکید صبحدم حرز هفت هیکل چرخ از سر مهر بر رخ تو دمید مرغ جان در هوات پر می زد بال زد وز پیت روان بپرید هر که شد مشتری مهر رخت خرمن مه به نیم جو نخرید وانکه چون دیده دید روی ترا خویشتن را بهیچ روی ندید سر مکش زانکه از چمن بیرون سرو تا سرکشید سرنکشید در رهت خاک راه شد خواجو لیک بر گرد مرکبت نرسید خواجوی کرمانی