خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۴۶۳: در پای تو هرکس که سر انداز نیاید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در پای تو هرکس که سر انداز نیاید چون هندوی زلف تو سرافراز نیاید گر سر نکشد ز آتش دل شمع جگر سوز مانندهٔ زر در دهن گاز نیاید گفتم بگریزم ز کمند تو ولیکن مرغی که سوی دام رود باز نیاید جان کی برم از آهوی صیاد تو هیهات گنجشک مگر در نظر باز نیاید مرغ دل غمگین بهوای سر کویت جز در قفس سینه بپرواز نیاید صاحب نظر از ضربت شمشیر ننالد کانکس که بمیرد ز وی آواز نیاید افغان مکن از ضرب که هر ساز که باشد بی ضرب یقینست که برساز نیاید گرمهر نباشد نرود روز بپایان لیکن همه کس محرم این راز نیاید آه از دل خواجو که کسی در غم هجرش جز آه دل سوخته دمساز نیاید خواجوی کرمانی