خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۴۵۱: بلبل دلشده از گل به چه رو باز آید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بلبل دلشده از گل به چه رو باز آید که دلش هر نفس از شوق بپرواز آید آنکه بگذشت و مرا در غم هجران بگذاشت باز ناید وگر آید ز سر ناز آید همدمی کو که برو عرضه کنم قصه شوق هم دل خسته مگر محرم این راز آید از سر کوی تو هر مرغ که پرواز کند جان من نعره زنان پیش رهش باز آید هر نسیمی که از آن خطه نیاید با دست خنک آن باد که از جانب شیراز آید ما دگر در دهن خلق فتادیم ولیک چاره نبود زر اگر در دهن گاز آید لاله رخساره بخون شوید و سیراب شود سرو کوتاه کند دست و سرافراز آید بلبلی را که بود برگ گلش در دم صبح بجز از ناله شبگیر که دمساز آید گر سگ کوی تو بر خاک من آواز دهد جان من با سگ کوی تو به آواز آید ور چو چنگم بزنی عین نوازش باشد ساز بی ضرب محالست که بر ساز آید بلبل دلشده گلبانگ زند خواجو را که درین فصل کسی از گل و می باز آید ؟ خواجوی کرمانی