خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۴۳۳: باش تا روی تو خورشید جهانتاب شود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
باش تا روی تو خورشید جهانتاب شود بشکر خنده عقیقت شکر ناب شود باش تا شمع جمال تو بهنگام صبوح مجلس افروز سراپردهٔ اصحاب شود باش تا آهوی شیرافکن روبه بازت همچو بخت من دلسوخته در خواب شود باش تا آب حیاتی که خضر تشنهٔ اوست پیش سرچشمهٔ نوشت ز حیا آب شود باش تا از شب مه پوش قمر فرسایت پردهٔ ابر سیه مانع مهتاب شود باش تا هر نفس از نکهت انفاس نسیم حلقهٔ زلف رسن تاب تو در تاب شود باش تا از هوس ابروی و چشمت پیوست زاهد گوشه نشین مست بمحراب شود باش تا بیرخ گلگون و تن سیمینت چشم صاحبنظران چشمهٔ سیماب شود باش تا در هوس لعل لبت خواجو را درج خاطر همه پر لؤلؤی خوشاب شود خواجوی کرمانی