خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۴۱۰: گردون کنایتی ز سر بام ما بود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گردون کنایتی ز سر بام ما بود کوثر حکایتی ز لب جام ما بود سرسبزی شکوفهٔ بستانسرای فضل از رشحهٔ مقاطر اقلام ما بود خوش بوئی نسیم روان بخش باغ عقل از نفحهٔ معاطر ارقام ما بود خورشید اگر چه شرفهٔ ایوان کبریاست خشتی ز رهگذار در بام ما بود ما را جوی بدست نبینی ولی دو کون یک حبه از فواضل انعام ما بود چون خیمه بر مخیم کروبیان زنیم چرخ برین معسکر احشام ما بود بدر منبر و گیسوی عنبرفشان شب منجوق چتر و پرچم اعلام ما بود نوری که وقت صبح ز مشرق شود پدید از عکس جام بادهٔ گلفام ما بود ز ایام اگر چه تیره بود روز عمر ما فرخنده روز آنکه در ایام ما بود قصر وجود تا یابد کی شود خراب گر زانکه بر کتابهٔ او نام ما بود خواجو مگو حکایت سرچشمهٔ حیات کان قطره ئی ز جام غم انجام ما بود خواجوی کرمانی