خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۳۸۶: گمان مبر که دلم میل دوستان نکند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گمان مبر که دلم میل دوستان نکند چرا که مرغ چمن ترک بوستان نکند کسی که نقد خرد داد و ملک عشق خرید اگر ز سود و زیان بگذرد زیان نکند بجان دوست که گنج روان دلی یابد که او مضایقه با دوستان بجان نکند شب رحیل خوشا در عماری آسودن بشرط آنکه جرس ناله و فغان نکند چه باشد ار نفسی ساربان در این منزل قرار گیرد و تعجیل کاروان نکند شهی که بادهٔ روشن کشد بتیره شبان معینست که اندیشه از شبان نکند چو خامه هر که حدیث دل آورد بزبان طمع مدار که سر بر سر زبان نکند زبان شمع جگرسوز از آن برند بگاز که از فسرده دلان راز دل نهان نکند جهان بحال کسی ملتفت شود خواجو که التفات به نیک و بد جهان نکند خواجوی کرمانی